توجه: چرا بذر توسعه روستایی را نکاشته ایم!


به گزارش خبرنگار رشتفارس، مصطفی بلورچی در گزارشی نوشت: مشکلات توسعه روستایی در کشور ما به ویژه استان گیلان را می توان در فهرست بلندبالایی قرار داد، اما به نظر من مهمترین آنها به شرح زیر است: بیکاری فصلی، مهاجرت نیروی کار جوان، کمبود تجهیزات و امکانات برای کشاورزی مکانیزه و صنعتی، مشکل در دسترسی به خدمات بیمه ای و درمانی، دوری از امکانات و خدمات شهری، نقش ناقص زنان در امور کارگری، کمبود امکانات آموزشی و تفریحی، اعتبارات تخصیص یافته توسعه ناکافی و نوسازی روستاها، دولت‌های کم سرمایه با زیرساخت‌ها، کاهش امید به زندگی جوانان، اعتیاد و فقر و شاید مهم‌تر از همه بحران در حفاظت و ترویج هویت‌های بومی و از دست دادن فرصت‌های کارآفرینی و گردشگری دست و پنجه نرم می‌کنند.

سوال اینجاست که چرا با وجود این همه طرح خرد و کلان هنوز بذرهای توسعه روستایی گیلان نیاز به شناخت دارند! چرا بذرهایی که باید در این منطقه سرسبز و سرسبز کاشته می شد میوه خوبی نداد یا اصلا کاشته نشد تا میوه آن را به شکل پایدار ببینیم؟ در میان همه این مسائل حل نشده، یکی از موضوعاتی که تاثیر زیادی بر جغرافیای روستایی ایران داشته، اما نادیده گرفته شده است، تمرکز بر کارآفرینی زنان روستایی است.

زنان روستایی از گذشته تا به امروز از کارآفرینی برای نشاط بخشیدن به اقتصاد و فرهنگ جوامع روستایی استفاده کرده اند. یک مطالعه علمی نشان داده است که بین موانع شخصی، دانش، دسترسی به امکانات محیطی، اقتصادی، حقوقی و اجتماعی فرهنگی و کارآفرینی زنان روستایی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین عوامل جغرافیایی محیطی، دسترسی به امکانات، موانع دانش و مهارت و موانع قانونی به ترتیب مهم‌ترین موانع پیش‌بینی وضعیت کارآفرینی زنان روستایی بودند. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که در مقایسه با سایر عوامل، فقدان کارآفرینی زنان روستایی و جغرافیای محیطی بیشترین تأثیر را دارد و زنان با تحصیلات پایین‌تر و زنان سرپرست خانوار بالاترین نرخ کارآفرینی را دارند.

در اواسط دهه 1350 (1386)، زنان کارآفرین روستایی در استان های گیلان، مازندران و گلستان گروه هدف پژوهشی برای بررسی عوامل مؤثر بر موفقیت کارآفرینی زنان در روستاهای شمال کشور بودند. میانگین سنی زنان کارآفرین 38 سال است که حدود نیمی از آنها فرزند اول یا دوم خانواده هستند و شغل پدر بیش از نیمی از آنها را تشکیل می دهد. بیشتر کار آنها در فعالیت هایی مانند کشاورزی، دامپروری، صنایع دستی و خدماتی است. پاسخ دهندگان گفتند که خانواده بیشترین تأثیر را بر موفقیت شغلی آنها داشته است. کمک به بهبود شرایط زندگی خانواده و در نتیجه کسب درآمد مستقل، مهمترین نیروی محرک پاسخگویان برای راه اندازی کسب و کار و کسب موفقیت بوده است. احتمال پیش‌بینی نیاز مردم به محصولات و خدمات و احتمال پیش‌بینی تقاضا برای محصولات و خدمات، از سایر عوامل در محیط کاری آنها پیشی گرفته است.

از نظر ویژگی های روانی، بیشتر زنان کارآفرین آینده نگر، مدرن و متکی به خود هستند. بیش از نیمی از آنها در دوره های بازرگانی شرکت کرده اند و اکثر آنها از نظر مشارکت در فعالیت های اجتماعی در تعاونی ها عضویت دارند.

تماشای تلویزیون، بازدید از مشاغل دیگران و شرکت در دوره های آموزشی و ارتقاء از رایج ترین راه های ارتباطی برای کسب اطلاعات شغلی است. موفقیت زنان کارآفرین در مازندران از گیلان و گلستان پیشی گرفته است.

زنانی که تأثیر پدران خود را بر موفقیت خود شناسایی کردند، میانگین موفقیت بیشتری نسبت به سایر زنان داشتند. استفاده از رادیو، تلویزیون و اینترنت نقش مهم و مثبتی در موفقیت آنها داشت، ضمن اینکه انگیزه کسب درآمد بیشتر و کمک به بهبود شرایط زندگی خانواده تأثیر زیادی در کارآفرینی آنها داشت.

تمرکز بر وضعیت فعلی و گذشته فرهنگی و اجتماعی زنان کارآفرین، بررسی موانع و محدودیت‌های موجود که می‌تواند توانایی‌ها و توانایی‌های آنان را آشکار سازد و نیز موانع شکل‌گیری این فرآیند مهم برای افزایش مشارکت زنان در اقتصاد خانواده و کشور و همچنین در عرصه فرهنگی. توسعه. و جامعه را فراهم کند.

در پژوهشی که در سال 1399 با عنوان «توسعه کارآفرینی از دیدگاه زنان کارآفرین گیلانی» انجام شد، 390 نفر از کارآفرینان گیلانی مورد بررسی قرار گرفتند که نشان دهنده تأثیر پیشینه فرهنگی (سطح تحصیلات، شرکت در سمینارها، دریافت مشاوره از انجمن های تخصصی، شرکت در دوره های کارآفرینی بود. مشاوره با سایر کارآفرینان) و اجتماعی (حمایت خانواده، حمایت از گروه های دیگر، مسئولیت اجتماعی، نگرش خانواده، نگرش کلی نسبت به محیط زندگی کارآفرینانه، مدل سازی روند کارآفرینی عمومی، عضویت در انجمن کارآفرینی، عضویت در گروه کارآفرینی رسمی و غیررسمی (اعتماد اجتماعی) در مورد توسعه کارآفرینی در استان گیلان است.

باید در نظر داشت که کارآفرینی زنان روستایی نه تنها شور و انگیزه و توانایی آنها را برای بقا در زندگی کنونی بهبود می بخشد، بلکه به حل مشکلات اقتصادی خانواده و رشد فرهنگی و اجتماعی فرزندان کمک می کند و در نتیجه باعث ارتقای اقتصادی می شود. توسعه اجتماعی و فرهنگی همه جنبه های توسعه روستایی این کمک زیادی میکند.

انتهای پیام/ 84008




توصیه ها در صفحه اصلی

دیدگاهتان را بنویسید