در زیر گزارش روزنامه ایران به قلم جلال بحرینی، پژوهشگر حقوق بین الملل در 29 بهمن را مشاهده می کنید: گزارشهای رسانهها حاکی از آن است که با وجود چندین دور مذاکرات کارشناسی، پذیرش حداقل سه موضوع خاص از سوی آمریکاییها با مشکلاتی مواجه است.
1- آمریکا حاضر نیست تضمین یا تعهد بدهد که دیگر برجام را ترک نکند.
2. آمریکایی ها سازوکار راستی آزمایی لغو تحریم ها توسط ایران را قبول ندارند.
3. آمریکایی ها هیچ تعهدی برای عدم اعمال تحریم های جدید علیه ایران ندارند.
نکته قابل تامل در این زمینه، تفاوت های آشکار در گفتمان طرفین است. ایران از این مذاکرات با عنوان «مذاکرات لغو تحریم ها» یاد می کند، اما کشورهای غربی از آن به عنوان «مذاکرات احیای شورای امنیت سازمان ملل» یاد می کنند. این تفاوت در ادبیات، نه تنها از نظر لفاظی و گفتار، بلکه نشان دهنده تفاوت عمیق استراتژیک طرفین و در نتیجه تفاوت نتایج مورد انتظار آنها در نتیجه این مذاکرات است. طرف ایرانی با راه اندازی این گفتمان به دنبال تحقق منافع وعده داده شده در برجام است و با استناد به بندهایی از برجام خواستار رفع تمامی تحریم ها و عادی سازی روابط اقتصادی با جهان است. همه برای بازگشت آمریکا و ادعای احیای برجام.
در عین حال، تاکید اکثر آمریکاییها بر استفاده از عبارت «احیای برجام» با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از برجام و تلاشهای قبلی ترامپ برای راهاندازی مکانیزم ماشهای علیه ایران و با توجه به این موضوع، موضوع را برای طرف ایرانی مطرح کرد. مفتضحانه بر طبل فشار شکست استراتژی حداکثری زد، این دولت جز بازگشت به برجام و توسل به مکانیسم ماشه چه هدف دیگری را دنبال می کند؟
اما سوال اساسی تر این است که؛ در شرایطی که آمریکا بر ادامه سیاست تحریمی خود پافشاری میکند و حتی حاضر نیست تحریمها را به همان سطح برجام کاهش دهد، اساساً ایران از معاهده جدید چه نتیجهای خواهد گرفت؟ آیا ایران به قول آمریکایی ها با توافق جدید، ادامه تحریم های پسابرجام و تحریم های جدیدی که پس از برجام اضافه شد، عقب نشینی خواهد کرد؟ بنابراین، مفاد یک توافق از سوی ایران باید به دقت مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
شرایط اساسی ایران برای یک معامله خوب
1. لزوم تایید متقابل
منصفانه است که استدلال کنیم مهمترین دلیلی که اعضای 1+5 از مسئولیت تعهدات خود (اعم از حقوقی و سیاسی) اجتناب می کنند، فقدان مکانیزمی برای تأیید این تعهدات به نفع ایران است. در همین حال، به منظور راستی آزمایی فعالیت های ایران، آژانس بین المللی انرژی اتمی موظف شد اجرای تعهدات ایران را در سه ماه اول (از تاریخ تصویب تا تاریخ اجرای برجام به عنوان شرط تاریخ اجرا) ممیزی و ارزیابی کند. .
در مرحله بعدی، ماموریت آژانس ادامه بازرسی ها و تایید ادامه پایبندی ایران به تعهدات برجام و ارائه گزارش های دوره ای بود. بررسی متن برجام نشان میدهد که این نوع راستیآزمایی یکجانبه در بخشهایی از برجام گنجانده شده است، اما در متن برجام، بندهایی مبنی بر تأیید اجرای تعهدات غربیها وجود ندارد.
با خروج آمریکا از برجام، فقدان ضمانتهای کافی برای اعضای 1+5 بیش از پیش آشکار شد و با ناتوانی اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی در اجرای تعهدات خود، ناکارآمدی راهحلهای پیشبینی شده در این ماده. وی گفت: 36 شورای امنیت سازمان ملل متحد طرف های غربی. در این شرایط بود که بی توجهی به شروط 9 گانه ای که رهبر معظم انقلاب برای موافقت کشور با پذیرش برجام تعیین کردند، زیانبارترین آثار آن را آشکار کرد.
از این رو تعیین سیاست نهایی جمهوری اسلامی برای مذاکرات کنونی یعنی لغو کامل تحریم ها و سپس راستی آزمایی از سوی ایران و دریافت تضمین برای جلوگیری از خروج مجدد 1+5 بر اساس تجربیات و درس های برجام است. . و یک استراتژی واقع بینانه با اقدامات اجرایی توافق هسته ای در برابر اهداف ایران ارزیابی می شود. (در مورد بقیه عناصر راستی آزمایی لغو تحریم ها، خوانندگان می توانند به گزارش 5 آبان 1400 چاپ شده در همین روزنامه و گزارش 23 تیر 1400 مرکز پژوهش های مجلس درباره «قانون» مراجعه کنند. در خصوص اقدامات راهبردی برای لغو تحریم ها و حفظ منافع مردم ایران.» استناد به تاریخ 12 آذر 1399 به تصویب رسید.
2- برگشت پذیری تعهدات طرفین
موضوع دیگری که کمتر مورد توجه قرار گرفت و متأسفانه پیامدهای منفی نیز داشته است، بازگشت به تاریخ توافق برجام است. آمریکا و اروپا که تحریم ها را روی کاغذ با یک امضا لغو کردند، ممکن است با یک امضا به شورای امنیت سازمان ملل بازگردند. مکانیسم snap back یا trigger که در واقع بند 37 برجام برای آن طراحی شده است نیز همین کار را می کند و حداکثر به مدت 31 روز نیاز دارد. اما در مورد ایران شرایط بسیار سخت است. بازسازی نیروگاه آب سنگین اراک و بازسازی یا تعمیر سانتریفیوژهای آسیب دیده چندین سال طول می کشد و هزینه های زیادی را برای کشور به همراه خواهد داشت.
بنابراین ضروری است که طرف ایرانی به دنبال تضمینی برای جلوگیری از عقب نشینی مجدد آمریکا (و هر یک از طرف های 1+5) و مسئولیت اروپایی ها باشد. قدم به قدم برای بازگشت به تعهدات خود قدم بردارید. به همین دلیل لازم است پس از بررسی و تایید لغو واقعی یکی از تحریم ها، مثلاً رفع تحریم حمل و نقل، تعداد سانتریفیوژها به حد نصاب فوق کاهش یابد و در مرحله بعد پس از بررسی و تایید لغو واقعی، تعداد سانتریفیوژها کاهش یابد. لغو تحریم های بعدی، به عنوان مثال لغو تحریم های بانکی و مالی باعث کاهش غنی سازی می شود. به همین ترتیب، تا پایان، تحریم ها به طور کامل برداشته خواهد شد و ایران به تعهدات کامل خود در برجام باز خواهد گشت.
علاوه بر این، از تعهدات و اقداماتی که منجر به از دست رفتن منابع، تجهیزات، نتایج علمی و زمینه های فعلی تحقیق و توسعه دانش پایه می شود، خودداری کنید. بنابراین، تعهد به تخریب تأسیسات، سانتریفیوژها، تأسیسات و تجهیزات مربوطه یا انتقال آنها به خارج از کشور به نحوی که دسترسی مجدد به آنها را بسیار دشوار کند، توصیه نمی شود.
آیا شرایط در ایران اسراف کننده است؟
در شرایط کنونی که غربی ها می گویند برجام در آستانه نابودی است، به نظر می رسد که انعطاف از سوی آمریکا و طرف اروپایی امری ضروری است. این ضرورت نه تنها ناشی از واقعیت های صحنه بین المللی است که منجر به تغییر نگرش سیاسی یا مذاکره ای طرف های غربی شد، بلکه از متن شورای امنیت سازمان ملل نیز ناشی می شود. بر اساس هنر. 33 شورای امنیت سازمان ملل متحد، گروه 1+5 و ایران باید در مورد اقدامات لازم برای تضمین دسترسی ایران به تجارت، فناوری، مالی و انرژی به توافق برسند.
طرف های اروپایی در دوره خروج آمریکا از برجام با برگزاری جلسات 4+1 و ارائه طرح هایی مانند اینستکس به عنوان اقدامات موثر بر اساس این بند به این بند استناد کرده اند که بدیهی است موثر و مفید نبوده است. همین یک و نیم وعده را می توان مبنای قانونی خواستار تعادل برجام عنوان کرد. علاوه بر این، نکات 3 و 7 ضمیمه 2 برجام به آثار لغو تحریم ها برای اتحادیه اروپا و آمریکا از جمله لغو تحریم های مالی، بانکی، بیمه، نفت و گاز می پردازد. ، پتروشیمی، کشتیرانی، کشتی سازی، حمل و نقل، طلا و فلزات گرانبها، نرم افزار، فلزات و … محقق نشد.
در این زمینه، پیشنهادات ایران برای رفع تحریمها، راستیآزمایی و تضمین اجرای منافع اقتصادی و همچنین عدم خروج اعضای 1+5 مبنای قانونی و منطقی دارد و موضوعاتی مانند زیادهروی و تحقق خواسته ایران را مطرح میکند. و بازی یک عملیات روانی و سیاسی است. در این راستا، درخواست تضمین برای خروج مجدد اعضای 1+5 برای تحکیم برجام و پاسخگویی طرفین، نشانه منطقی پایبندی ایران به تعهدات خود ذیل برجام است.
عواقب عدم توافق و استفاده از مکانیسم ماشه چیست؟
صرف نظر از مسائل سیاسی و بین المللی که منجر به عدم تمایل غرب به استفاده از مکانیسم ماشه در ایران شد یا حداقل تاکنون اروپایی ها نتوانسته اند از مکانیسم ماشه استفاده کنند، سوال جدی این است که آیا باید از مکانیسم ماشه استفاده کرد و بازگشت. تحریمهای فهرست شده در قطعنامهها آیا سازمان ملل رویکرد ایران را نسبت به توسعه فعالیتهای هستهای تغییر میدهد؟ مقامات ایرانی بارها اعلام کردهاند که ایران معتقد است که اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل همه توافقهای حاصل شده را زیر پا میگذارد و مجوزی برای تمدید عملیات آزاد و صلحآمیز برنامه هستهای ایران خواهد بود. این موضوع در جمله آخر بند 37 برجام به صراحت بیان شده است. در این میان، میتوان ادعا کرد که مانع اصلی غرب برای استفاده از مکانیسم ماشه، نگرانی از وضعیت برنامه هستهای ایران بدون برجام است.
در واقع به نظر می رسد غرب بر این باور بوده است که با بازگشت تحریم های سازمان ملل و لغو برجام، نمی توان برنامه هسته ای ایران را متوقف کرد و همین امر شرایط را پیچیده می کند. این نتیجه گیری منجر به این شد که تصویب قطعنامه های جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد تحریم های بیشتر علیه ایران، به عنوان گام بعدی پس از اعمال مجدد تحریم های قبلی شورای امنیت، ناکارآمد یا بی اثر تلقی می شود. در نتیجه، غربیها به این نتیجه رسیدند که راهبردهای دیگر، از جمله تهدید به توسل به گزینههای نظامی، در شرایط سیاسی و بینالمللی کنونی و به اندازه ژستهای دیپلماتیک غیرممکن باقی خواهد ماند.
خلاصه و پیشنهاد
با این شفافسازیها، تیم مذاکرهکننده ایرانی متعهد به رسیدگی به موضوعاتی مانند لزوم لغو تمامی تحریمها پس از برجام، لزوم راستیآزمایی لغو تحریمها و اهمیت ارائه تضمینها برای جلوگیری از خروج یا ورود مجدد است. سایر طرفها بر اساس اصول حقوقی، منطق عقلانی و منطبق بر واقعیتهای موجود بینالمللی است و تداوم این رویکرد راهگشا ارزیابی میشود.
اعتقاد بر این است که در شرایط کنونی با توجه به شکست استراتژی حداکثری تحریم ها و اقدام مثبت دولت سیزدهم برای خنثی سازی تحریم ها و همچنین آخرین گام های ایران در فعالیت های هسته ای و دستیابی و اجرای غنی سازی 60 درصدی، غرب باید شرایط و تحریم های ایران را بپذیرد و به ناچار یکی از دو گزینه زیر را انتخاب خواهد کرد.
الف- اگر طرف های غربی، به ویژه آمریکایی ها، اراده جدی برای احیای برجام داشته باشند، ناگزیر باید تحریم های پس از برجام را لغو کرده و به سطح تحریم های ظالمانه قبلی کاهش دهند.
ب- اگر تمایلی به کاهش تحریمها ندارند، باید برخی از اقدامات ایران را تأیید کرده و به عنوان یک توافق جدید اجرا کنند یا با پذیرش ضمنی تحولات جدید در برنامه هستهای ایران، وضعیت موجود را حفظ کنند.